«کیهان: یک ادیسه فضازمانی» مستندی محصول آمریکا شبکه فاکس است. این مستند به کاوش در «کیهان» می‌پردازد. در این مسیر با «نیل د.گریس تایسون» همراه می‌شویم. تیسون خود را شاگرد «کارل ساگان» اخترفیزیک‌دانی می‌داند که یک دهه پیش‌تر، همچین مستندی را با نام «کیهان: یک سفر شخصی» روایت کرده است.

E00P01

نیل د.گریس تایسون، راوی مستند

کیهان: یک ادیسه فضازمانی نه فقط یک مستند در مورد کیهان است بلکه مستندی در مورد چگونگی شناخت کیهان است. ابزار شناخت ما از کیهان همان علم است. این مستند به کمک روایت داستان دانشمندانی کمتر شناخته شده در تاریخ علم، به معرفی جایگاه علم در شناخت کیهان می‌پردازد. الزامات علم، روش علم و آفات علم در قسمت‌های مختلف این مستند شناسانده می‌شود.

این مستند به دنبال ترویج علم است و در این مسیر از یک شخصیت علمی شناخته شده به عنوان مروج علم که حضور پر رنگی در برنامه‌های تلوزیونی در راستای دفاع از علم دارد به عنوان راوی استفاده کرده است. تایسون نه تنها یک دانشمند است که به روایت داستان کیهان و علم می‌پردازد، بلکه در این مستند به بازیگری دست می‌زند. در قسمت‌های ساخته شده برای انتقال مفاهیم همراه با روایت‌گری، بازی می‌کند و در انتقال احساسات به کمک بازی موفق است. وی به نحوی رابطه بین رویداد طبیعی، خود و دوربین را تعریف می‌کند که دوربین به عنوان شخص بیننده و مخاطب تعریف شود و خود را تنها واسطی بین طبیعت و مخاطب قرار می‌دهد.

E00P02

صحنه‌ای از بازیگری راوی مستند

علاوه بر موضوع ترویج علم، یکی از رویه‌های پر رنگ در تمامی قسمت های مستند، بازتعریف کیهان است. تلاش شده است کیهان به معنی شناخته شده پیشین که تنها در دوردست‌ها وجود داشت، جای خود را به تعریفی «همه جایی» از کیهان بدهد. دنیای درون انسان، دنیای درون یک قطره آب، دنیای درون یک سیاهچاله، جهان در ابعاد اتمی و حتی جهان در اعماق اقیانوس‌ها به عنوان یک کیهان بیان می‌شود. این رویه در تکثر بخشیدن مفهوم کیهان به این دلیل است که مخاطب این برنامه، خود را به عنوان تنها موجود این دنیا که عالم برای او خلق شده است نداند و غروری که به واسطه این تصور انسان‌ها را در برگرفته است بشکند.

E00P03

به تصویر کشیدن خاصی از یک مولکول DNA و مشابهت‌سازی آن با یک کهکشان

یکی از عناصر تکرار شونده در این مستند، چشم است. در تیتراژ این مستند یک صخره با حفره‌ای دایره‌ای شکل، یک چشم انسان و یک سحابی میان ستاره‌ای که هر سه به شکل چشم هستند به تصویر کشیده می‌شود. مطالعه سیر تطور چشم در قسمتی که به نظریه تکامل پرداخته شده است، نشان دادن ساختار اتمی چشم در قمستی که ساختار اتمی تشریح می‌شود و بسیاری دیگر از ارجاعات متنی مستند به چشم نشان‌گر مهم بودن این عنصر است. حتی در طراحی ظاهر سفینه علمی-تخیلی این مستند که مخاطب را به هرسویی می‌برد، از ظاهر چشم استفاده شده است؛ یک بیضی کشیده به همراه یک دایره در میان آن.

E00P04

عنصر پرتکرار چشم و مشابهت‌سازی سفینه علمی-تخیلی مستند با چشم

به چه دلیل عنصر چشم در این مستند اهمیت یافته است؟ می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد اما یکی از آن‌ها مطمئنا اهمیت مشاهده در علم است. همان‌طور که گفتیم، این مستند، یک مستند ترویج علم است و علم به معنای علم تجربی تنها عامل رد یا اثبات یک فرضیه را آزمایش و مشاهدات می‌داند. از طرف دیگر کاری که این مستند برای مخاطب انجام می‌دهد، کار چشم است. این مستند اطلاعات بسیاری را به مخاطب منتقل می‌کند و اصلی‌ترین منبع دریافت اطلاعات در یک فرد، چشم اوست. اما این دو تنها دلایل اهمیت عنصر چشم نیستند.

این مستند مسیر سختی را اتخاذ کرده است. از دورترین نقاط و بزرگ‌ترین ابعاد تا درون خود انسان و در ریزترین ابعاد، از گذشته‌های بسیار دور تا آینده را، این مستند به تصویر می‌کشد. به همین دلیل تنها به یک شیوه بیان تصویری اکتفا نمی‌کند. از تصاویر واقعی و بازسازی شده تا انیمیشن و جلوه‌های ویژه، از همه قابلیت‌های بیان تصویری در روایت‌گری خود استفاده می‌کند. اما در هر انتقال از شیوه‌ای به شیوه دیگر از ابزارهای میانجی استفاده می‌کند که این اتفاق زننده نیست و مخاطب را هم دچار سردرگمی نمی‌کند. مخاطب رفته‌رفته می‌داند که استفاده از انیمیشن به معنای رفتن به گذشته انسانی است و سفینه میانجی استفاده از جلوه‌های ویژه است.

E00P05

استفاده از انیمیشن در مستند

آنچه این مستند را برای مخاطب عام مناسب می‌سازد و می‌تواند یک مستند ترویج علم به حساب آورد، استفاده از تشبیه، قیاس و  نمونه است. به طور مثال عمل فتوسنتز را به یک کارخانه تشبیه می‌کند، وضعیت سیاره زهره را با آینده سیاره زمین قیاس می‌کند و سیر تطور چشم را به عنوان نمونه‌ای از نظریه تکامل داروین بیان می‌کند. به کمک این عوامل مفاهیم علمی برای مخاطب تشریح و تبیین و قریب به ذهن می‌گردد و مخاطب را با مستند همراه می‌کند.

E00P06

قیاس حرکت سیارات در کهکشان با حرکت سیارات در منظومه شمسی

این مستند علم را به عنوان راه صحیح در شناخت کیهان عنوان می‌کند. اما نقطه مقابل آن را، اسطوره‌ها و دین (به معنی رویه کلیسا) معرفی می‌کند. در بخش‌های مختلف از مستند به اشتباهاتی که اسطوره‌ها و دین در ایجاد شناخت از جهان داشته‌اند اشاره می‌کند. در دیالوگ‌ها حتی از عبارات و جملات کتب مقدس، استفاده می‌کند و با آن‌ها شوخی می‌کند. در مقابل برخی مفاهیم که به عنوان امور مقدس و مذهبی شناخته می‌شوند، می‌ایستد و کاملا آن‌ها را مردود می‌داند. تنها نکته مثبتی که درمورد دین بسیار کوتاه به آن اشاره می‌کند، عصرطلایی علم در دوران اسلام است.

E00P07

صحنه‌ای از دادگاه تفتیش عقاید و اشاره به نقش جلوگیرنده دین در پیشرفت علم

در قسمت پایانی این مستند 5 اصل علم را به عنوان خلاصه‌ای از کل مستند بیان می‌کند. اول، قدرت پرسشگری و اینکه هیچ چیز درست نیست صرف اینکه گوینده‌ای دارد. دوم، زیرسؤال بردن خود و عدم باور بر اساس احساس. سوم، آزمودن فرضیه‌ها با مشاهده‌گری و تجربه. چهارم، عدم قضاوت بدون مدرک و پنجم، امکان اشتباه برای همه حتی بزرگ‌ترین دانشمندان. اما این مستند خود یکی از این اصول را نقض می‌کند، اصل دوم یعنی زیرسؤال بردن خود و عدم باور بر اساس احساس.

علت اول نقض آن است که این مستند از تمامی ابزارهای انتقال احساس بهره می‌گیرد تا مخاطب را به این باور برساند که تنها روش شناخت کیهان علم و روش علمی است. به همین دلیل در متن معرفی و نقدی که برای هر قسمت از این مستند تهیه شده است به یکی از ابزارهای انتقال حس اشاره شده است و در صورت مطالعه معرفی و نقد 13 قسمت این مستند، حداقل با 13 فن و ابزار انتقال حس که توسط این مستند مورد استفاده قرار گرفته است آشنا می‌شوید.

دلیل دیگر برای نقض اصل دوم آن است که این مستند هیچ‌گاه علم را زیر سؤال نمی‌برد و نارسایی‌های آن را بیان نمی‌کند. بزرگ‌ترین نقص علم به معنای علم تجربی همان محدود شدن در مشاهدات است. اول آنکه آنچه امروز به عنوان نظریه‌های علمی پذیرفته‌ایم حاصل مشاهدات صورت گرفته تا این زمان است اما بارها دیده شده است که با انجام مشاهدات جدید، نادرستی نظریه‌های پیشین علمی روشن شده و دانشمندان سعی بر ارائه نظریات جدید داشته‌اند. بعد آنکه اگر حقیقتی وجود داشته باشد که نادیدنی باشد، علم هیچ‌گونه قضاوت و اظهار نظری درمورد آن نمی‌تواند ارائه دهد چه این حقیقت در دنیای مادی باشد و چه در دنیای فرای ماده و این خود یکی از نقایص پذیرش علم به عنوان تنها راه شناخت جهان است اما این درصورتی است که متأسفانه به نام علم و به دفاع از آن بارها هرچه نادیدنی است، انکار شده است.

E00P08

علم نمی‌تواند قضاوتی درمورد دنیای نادیدنی نماید. در صورتی که در این مستند درمورد دنیای نادیدینی خیال‌پردازی می‌شود. کل جهان قابل مشاهده به مثابه یک قطره در اقیانوسی از جهان‌های مختلف است.

نویسنده: علی رضایی وِلا

منتشر شده در: مدرسه هنر و رسانه آینه

————————————

 Cosmos: A Spacetime Odyssey

 FOX

 Neil deGrasse Tyson

 Carl Sagan

 Cosmos: A Personal Voyage