دانشجویان فنی و مهندسی با مفهوم تخمین آشنا هستند. یادم هست ترم اول یکی از سؤالهای میان ترم فیزیک 1 تخمین انرژی پتانسیل برج میلاد بود. امسال شنیدم که تخمین وزن برج میلاد هم سؤال شده است. در این متن میخواهم سعی کنم با استفاده از تخمین، مسئلهای را بررسی کنم.
مسئله آن است که در دوران دانشگاه زمان چه طور میگذرد؟ برای شروع فرض میکنیم با یک دانشجوی کارشناسی فنی و مهندسی مواجه هستیم که بنابر تصویب وزارت علوم، دوره کارشناسی را در طی 4 سال به پایان میرساند. در نتیجه به صورت میانگین میبایست در طول 8 ترم، ترمی 18 واحد را با قبولی پشت سر بگذراند. هر واحد برابر 1 ساعت تدریس در طول هفتههای آموزشی هر ترم میباشد. به عبارتی در هر ترم که شامل 14 هفته آموزشی میباشد، 252 ساعت تدریس خواهیم داشت که با احتساب 8 ترم مشابه به عدد 2,016 ساعت تدریس خواهیم رسید. البته دروس تک واحدی، 3 ساعت در هفته زمان تدریس را به خود اختصاص میدهند که با فرض میانگین 10 درس تک واحدی برای هر رشته میبایست 20 ساعت را به عدد 2,016 اضافه کنیم. با محاسبه کلاس حل تمرین برای بعضی از دروس و در نظر گرفتن بیشینه حالت ممکن، به عدد 2,100 ساعت تدریس در کل زمان دانشگاه خواهیم رسید.
با این فرض که یک دانشجوی عادی در روزهای آموزشی هفته 2 ساعت و در مابقی روزهای هفته 4 ساعت مطالعه درسی را در برنامه داشته باشد، به عدد 20 ساعت مطالعه درسی در هفتههای آموزشی دست مییابیم. 8 ترم دوره کارشناسی، 14هفته آموزشی در هر ترم و 20 ساعت مطالعه درسی در هفتههای آموزشی، معادل 2,240 ساعت مطالعه درسی در کل دوره کارشناسی خواهد بود. بار دیگر با بیشینه نمودن معقول این عدد به 2,400 و افزودن 2,100 ساعت تدریس، تمام زمان مربوط به تحصیل در دوره کارشناسی به عدد 4,500 ساعت خواهد رسید.
برای یافتن شهود نسبت به عدد 4,500 ساعت، فرضهایی را در نظر میگیریم. هر روز را، 9 ساعت تحصیلی و 15 ساعت برای امور زندگی و هر هفته را 6 روز مطالعاتی و 1 روز برای دیگر امور زندگی در نظر میگیریم. 4,500 ساعت تحصیلی خواهد شد؛ 20 ماه یا به عبارتی دیگر 1 سال و 8 ماه بدون هیچ تعطیلات مناسبتی. از یاد نبریم 2 هفته ارزشیابی در هر ترم را که مجموع این ارقام را به 2 سال میرساند.
15 ساعت آزاد روزانه و یک روز آزاد هفتگی و 2 سال زمان باقی مانده از دوران دانشگاه چطور میگذرد؟ فرض میکنیم دانشجویی خوابگاهی را که در هر شبانه روز 8 ساعت را در خواب به سر میبرد. البته میدانیم که این عدد بیشینه ساعت خواب کافی برای سنین جوانی است. همچنین 2 ساعت از زمان بیداری را برای تغذیه و 3 ساعت دیگر را برای اعمال مشخص روزانه کنار میگذاریم. همچنان 2 ساعت باقی میماند که دیگر میتوان آن را زمان خالص بدون استفاده در هر روز دانست. 1 روز تعطیل در طی هفته را کاملا مصروف در تفریحات و امور زندگیِ فردی- اجتماعی، هر دانشجو در نظر میگیریم.
و اما 2 سال باقی مانده چطور میگذرد؟ 4 تابستان 3 ماهه و 3 ماه تعطیلات نوروزی و دیگر تعطیلات متفرقه را از 2 سال کم میکنیم که باقی میماند 9 ماه. یعنی با در نظر گرفتن تمامی تعطیلات باز هم به 9 ماه زمان آزاد در دوره کارشناسی میرسیم. پس در مجموع 2 ساعت در هر روز، 1 روز در هر هفته و 9 ماه در دوره 4 ساله دانشگاه، زمانهای آزادی است که در صورت عدم استفاده صحیح از آنها زمانهای اتلافی دوران دانشگاه خواهند بود.
اما مقدار اتلاف زمان در دوران دانشگاه به حدی بالاست که نه تنها این اعداد را پوشش میدهد، بلکه به زمان تحصیلی روزانه نیز ضربه میزند. مصداق این حرف، عقب ماندگی از محتوای دروس در طول ترم است. نداشتن وقت برای نوشتن تمرینها و روی آوردن به رونوشت گیری از منابع موجود؛ فشار بالا برای رسیدن به محتوای آزمونها؛ مطالعه دروس انباشته در طول 2 هفته ارزشیابی و یا حتی شب امتحان برای گذراندن واحدها؛ دیگر مصادیق این مدعا هستند. چطور این زمانها را میگذرانیم که برای خود ما دردسر ساز میشوند؟
دانشجو باید برای خود و زمان خود و عمر خود ارزشی بیش از این قائل باشد. "قسم به عصر که همانا انسان در خسران است". عمر و زمان بزرگترین دارایی یک انسان است که در صورت عدم استفاده از آن بدون هیچ سودی از دست میرود. در نواسانات اخیر بازار، خیلیها با کاهش ارزش داراییهای خود مواجه شدند و خود را به آب و آتش زدند که ارزش آنها را حفظ کنند؛ اما چرا با بزرگترین دارایی خود چنین نمیکنیم؟ آیا به هدر رفتن آن را نمیبینیم؟
از جهتی دیگر مسئولین نیز برای این اوقات باید برنامهها داشته باشند. چرا که در این زمان دانشجویان با هزینه حکومت اسلامی ارتزاق میشوند و باید این هزینهها سودی برای حکومت و اسلام به دنبال داشته باشد که در غیر اینصورت مجاز به اسراف و تبذیر اینها نیستند. بهترین چیدمان دروس و کمینه نمودن زمانهای اتلافی در برنامه ریزی درسی، کوچکترین وظیفه مسئولین است. تعریف پروژهها و برنامههایی برای استفاده از زمانهای آزاد تابستان و آن 9 ماه کاملا آزاد در طول دوره کارشناسی حقی است از حکومت اسلامی بر گردن این مسئولین. با در نظر گرفتن میانگین 4 ماه آزاد در هر سال تحصیلی و 4,000 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شریف و محاسبه روزانه 8 ساعت کاری به عدد 3,300,000 نفرساعت کار بالقوه برای 1 سال دانشگاه شریف میرسیم. 3 میلیون نفر ساعت در سال، هم از لحاظ عددی و هم از لحاظ بازده و کیفیت کاری نیروی نخبه و جوان دانشگاه؛ تنه میزند به مقدار و کیفیت کار بسیاری از پروژههای بزرگ کشور. عدم استفاده از این نیروی عظیم نتیجه میدهد عقب ماندگی در پیشرفت کشور و همچنین سبک زندگی خراب و مخرب برای دانشجویان یا همان اعضای مولد جامعه آینده.
در نتیجه بر ماست و بر مسئولین است که با برنامه ریزی صحیح از دارایی عمر خود و جامعه خود استفاده ببریم که اگر جز این باشد، خود ما و جامعه ما، همه در خسران خواهیم بود.
پی نوشت: مقاله منتشر شده از بنده در شماره 5 نشریه روشن دانشگاه صنعتی شریف سال تحصیلی 91-92
برچسبها: سبک زندگی